بمعنی دواءالاسنان. داروی دندانها و مصلح دهان و زداینده عفونت و قروح است. از اکالات است. (داود ضریر انطاکی ج 1 ص 165 و ج 2 ص 43). دیک بردیک در علت بواسیر بکار است. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). ترکیبی است از زرنیخ و مروآهک زنده و زنگار. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به دیگ بردیگ و دزی ج 1 ص 482 شود
بمعنی دواءالاسنان. داروی دندانها و مصلح دهان و زداینده عفونت و قروح است. از اکالات است. (داود ضریر انطاکی ج 1 ص 165 و ج 2 ص 43). دیک بردیک در علت بواسیر بکار است. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). ترکیبی است از زرنیخ و مروآهک زنده و زنگار. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به دیگ بردیگ و دزی ج 1 ص 482 شود
یک به دو. یکی را دو کردن. - یک بر دو زدن، یعنی که یکی را دو کردن، چنانکه احول یک چیز را دو می بیند. و نیز در مقام تعریف کسی گویند که در معامله و سودا دستی تمام داشته باشد، یعنی نفع دو چند برمی دارد در سودا. (آنندراج)
یک به دو. یکی را دو کردن. - یک بر دو زدن، یعنی که یکی را دو کردن، چنانکه احول یک چیز را دو می بیند. و نیز در مقام تعریف کسی گویند که در معامله و سودا دستی تمام داشته باشد، یعنی نفع دو چند برمی دارد در سودا. (آنندراج)